آشنایی با تلویزیون های!0led و مقایسه با سایر نمایشگرها
در مورد مقایسه باید بگم اگرچه دیروز lcd و led رو به صورت تجربی و عملی مقایسه کردم اما با توجه به اینکه oled هنوز وارد بازار نشده(واحتمالا تا سال دیگه هم تولید نمی شه) امکان مقایسه عملی وجود نداره و صرفا باید به گفته های سازندگان این تکنولوژی بسنده کنیم.
شاید فکر کنید که OLED تکنولوژی جدیدی هستش ولی سابقه این تکنولوژی به سال 1960 برمیگرده.ولی در چند سال اخیر مراکز R&D (تحقیق و توسعه)فیلیپس _سونی_و سامسونگ روی این تکنولوژی بسیار کار کردند.احتمالا با این نوع از صفحه نمایش برخورد کردید ولی خوب توجه نکردید.1 مثال دم دست گوشی N93i
نوکیا است.
حالا بریم سراغ نحوه عملکرد این نوع از صفحه نمایش:نمونه های اولیه نمایشگرهایOLED گامی فراتر از نمونه های آزمایشی برنداشتند. مدل های اولیه این نمایشگرها از نظرساختاری بسیار ساده بودند به طوری که این صفحات تنها از یک لایه پوشیده از ماده آلی که بین دو الکترود آند و کاتد قرار گرفته بودند، تشکیل می شدند. با اتصال شدت بالا میان دو الکترود، جریان الکتریکی از لایه ارگانیکی عبور می کرد و به این ترتیب نور گسیل می شد (شدت 100 ولت). این نوع از الکترودها به دلیل مصرف بالای انرژی برای استفاده تجاری چندان کاربردی نبودند. اولین نمایشگرهای با راندمان بالا و شدت پایین را «چینگ تانگ» و «استیو وان اسلایک» در سال 1987 ارائه کردند. این نمایشگرها از دو لایه آلی استفاده می کردند؛ یکی برای دریافت فضاهای خالی و دیگری برای دریافت الکترون ها. به این ترتیب امکان ساخت نمایشگرهای با نوردهی بالا و شدت جریان پایین فراهم شد. شدت جریان این نمایشگر حدود 10 ولت بود.
هنگامی که ولتاژ به سلول وصل می شود (انود مثبت) الکترون ها از کاتد به سمت انود حرکت می کنند بدین ترتیب که کاتد الکترون ها را به لایه منتشر کننده میدهد و انود الکترون ها را از لایه رسانا جذب میکند بدین ترتیب در لایه رسانا خلا الکترون به وجود می آید هنگامی که لایه منتشر کننده به اندازه کافی شارژ شد الحاق اتفاق می افتد که باعث افت انرژی الکترون ها همراه با ایجاد تشعشع می شود که این تشعشعات در فرکانس قابل رویت می باشند. واضح است که نحوه القا جریان امر تعیین کننده در این ماجراست.
در جولای 2008 خبر تولد یک کنسرسیوم تجاری میان سونی، توشیبا و ماتسوشیتا برای تولید نمایشگرهای OLED اعلام شد. در واقع تکنولوژی OLED میخواهد که سلولهای کریستالی (پیکسلهای رنگی) از نمایشگرها حذف شوند، درعوض نور موردنظر را با همان شدتی که مورد نیاز است تولید کند. برای پیادهسازی این امر لازم است که دیودهای نوری در سه رنگ آبی، قرمز و سبز تولید و در محل پیکسلهای رنگی سابق نصب شوند. در این سیستم نیازی به منبع تولید نور وجود ندارد، زیرا خود سلولها (دیودها) به اندازهای که لازم است نور تولید میکنند.
نکته دیگری که تکنولوژی OLED تضمین میکند، کاهش قیمت پانل نمایشگرها در صورت تولید انبوه است، زیرا سلولهای کریستال مایع حذف میشوند و مقادیر قابل توجهی از هزینهها کاسته میشود.
حالا بریم سراغ معایب و محاسن OLED که به نوعی مقایسه با نمایشگرهای دیگر است:
اول معایب:
1)عمر کوتاه نسبت به پنل LED و LCD و همین طور پلاسما(البته تا این لحظه)
1 توضیح کوچک بدم و اینکه اگر خاطرتون باشه زمانی که پلاسما وارد بازار شد یکی از بزرگترین عیب هایی که میگرفتن طول عمر پلاسما ها بود که بعد از مدتی کمپانی ها مدعی شدند که طول عمر این پنل ها را با تغییراتی به LCD نزدیک کردند.
سابق گفته می شد که طول عمر پلاسما 30000 ساعت است که الان کمپانی ها اعلام می کنند به 60000 ساعت رسیدند(مانند LCD).این در حالی که طول عمر OLED ها در حال حاضر 1/3 پلاسما و LCD است.
2)حساسیت زیاد به رطوبت و آب
3)قیمت بالا در حال حاضر
مزیت ها:
1)قطر بسیار کم و وزن سبک
2)قابلیت بالاتر در نور خورشید
3)مصرف انرژی بسیار پایین تر
4)بدون نیاز به نور پس زمینه(چون سلول ها خود نور تولید میکنند هنگامی که سلول ها خاموش باشند هیچ نوری به چشم نمی رسد و سیاه واقعی به نمایش در می آید.پس به سیاه مطلق رسیدیم!)
5)سرعت پاسخ گویی بالاتر و بی نظیر(در حد 1 دهم تا یک صد هزارم ثانیه)
6)حالت انعطاف پذیر (احتمال شکستن وجود نداره)
7)کنتراست بالا
این روند را میتوان به صورت زیر توصیف کرد:• ابتدا منبع برق اختلاف پتانسیلی در مدار OLED ایجاد میکند.
• جریان از کاتد به آند در لایههای ارگانیک شارش میکند.
• کاتد الکترونها را به لایه گسیل کننده میدهد.
• آند الکترونهایی که به لایه رسانا میرسد را خارج میکند.
• در مرز بین لایه رسانا و گسیل کننده، الکترونها در فضاهایی که فاقد الکترون است قرار میگیرد.
• رنگ نور نیز با توجه به جنس لایههای ارگانیک تعیین میشود.